اصناف زیراب

فعالیتهای اصناف و بازار، شخصی، فرهنگی و ورزشی بارعایت قانونی ایران

اصناف زیراب

فعالیتهای اصناف و بازار، شخصی، فرهنگی و ورزشی بارعایت قانونی ایران

اصناف زیراب

احمد علی قبادیان سوادکوهی – رئیس اتاق اصناف شهرستان سوادکوه و عضو اتاق اصناف استان مازندران و نماینده مازندران در اتاق اصناف کشور(ایران)

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است


ازار مسکن در انتظار تصمیم دولت/ بازار پول رقیب مسکن می‌شود؟

اقتصاد > مسکن - افزایش ساخت و ساز و معاملات مسکن در نیمه دوم سال گذشته،سبب شده تا بازار مسکن امسال وارد فاز رونق شود.رونقی که البته تحقق آنها منوط به تصمیم‌های دولت برای اقتصاد است.به دنبال ساماندهی نرخ ارز،حالا بازار مسکن در انتظار تصمیم دولت برای بازار پول است که تکلیف بخش مسکن را هم روشن می‌کند.

به گزارش خبرآنلاین، گزارش های بانک مرکزی نشان می دهد که در سه ماهه سوم سال گذشته تعداد پروانه های ساختمانی صادر شده در تهران رشد 2.3 درصدی داشته که نسبت به ابتدای سال 15.7 درصد رشد به ثبت رسانده است. در شهرهای بزرگ،این رشد 5 درصد در کل مناطق شهری ایران  8.6 درصد گزارش شده است.

این گزارش نشان می دهد که رشد سرمایه گذاری بخش خصوصی در سه ماهه سوم سال گذشته در تهران 39.4 درصد رشد داشته است که در کل مناطق شهری 10.6 درصد رشد به ثبت رسانده است.

حجم کل سرمایه‌گذاری‌های ساختمانی در تابستان سال گذشته با خیز 21 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن همراه شد و در فصل زمستان 96 افزایش 11 درصدی را در ورود سرمایه‌ به بازار ساخت و ساز رقم زد.

آمارها چه می گویند؟

افزایش سرمایه گذاری و معاملات مسکن نشان می دهد که امسال بازار مسکن،بازار خوبی برای سرمایه گذاری است.اگرچه پیش بینی ها نشان از جهش در قیمت ها ندارد،اما برخی تحلیلگران بازار مسکن معتقدند رشد قیمت ها محتمل است.

 اگر در نیمه دوم سال عمده معاملات مسکن در آپارتمان های کوچک و متوسط بود،اما در اواخر سال گذشته فروش واحدهای لوکس و بزرگ‌متراژ هم به جریان افتاد.

کارشناسان اقتصادی می گویند،علت رونق گرفتن معاملات بزرگ مسکن در تهران و شهرهای بزرگ ورود نقدینگی‌های به این بازار از مبدا سپرده‌های بانکی به دنبال توقف نرخ سود بانکی برحوالی 15 درصد است.اتفاقی که اخیرا سبب شد تا قیمت ارز هم افزایش یابد.

با تصویب سیاست های تازه دولت برای بازار ارز،انتظار می رود نقدینگی سرگردانی که از بانکها خارج شده به دنبال بازدهی به سایر بازارها از جمله  بازار مسکن روی بیاورد.

چه آنکه آمارهای اولیه از چند روز فرودین سال جاری حاکی است که  نیمی از معاملات مسکن در فروردین ماه مربوط به واحدهایی با ارزش حداکثر ۳۰۰ میلیون تومان بوده است .با این حال این آمار نمی تواند ملاک قطعی برای اظهارنظر باشد.

بهار رونق مسکن فرا می‌رسد

یکی از مهمترین عوامل رونق معاملات مسکن در سال جاری،ورود خانه اولی‌ها به  بازار است.اگرچه بودجه این گروه چندان بالانیست،اما تعداد آنها به نسبت تقاضایی که در بازار وجود دارد،قابل توجه است. از سویی برخی آمارها نشان می دهد که  نزدیک به 20 درصد  درصد از متقاضیان خرید آپارتمان در دوماه گذشته بودجه‌ای بین 300 تا 500 میلیون تومان داشته‌اند.

در عین حال خرید و فروش آپارتمان‌های بالای 500 میلیون تومان تقریبا یک‌سوم کل معاملات ثبت شده گزارش می شود

باوجودی که تاپایان فرودین ماه،کمتر از یک هفته باقی است،اما مشاوران املاک می گویند،بازارآنها هنوز رونق نگرفته است.به گفته آنها فروشندگان منتظرند تکلیف بازارهای رقیب مسکن مثل بازار پول روشن شود.بعد از تصمیم دولت برای بازار ارز،برخی شایعات از افزایش نرخ سود بانکی دارد.اگر این طرح اجرایی شود،بخشی از نقدینگی سرگردان به بازار پول می رود و رونق مورد پیش بینی بازار مسکن،محقق نخواهد شد.

 

3535

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۵۵
احمدعلی قبادیان


سردار شهید اسکندری

فرزند شهید عبدالله اسکندری توضیح می‌دهد: بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبت‌هایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینه‌ای بتوانیم پیکر پدر را بازپس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که می‌خواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیت‌المال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا داده‌ایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیت‌المال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب می‌شود.

آخرین جمله سردار شهید اسکندر

آخرین جمله سردار شهید اسکندری قبل از شهادت

سردار شهید عبدالله اسکندری

آخرین جمله ایشان را همیشه به یاد دارم،در همان تماس آخر به من گفت: تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند! گفت: اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛«تصدقت شوم برایم دعا کن.»

به گزارش سرویس «فرهنگ‌حماسه» ایسنا، کربلا و حوادث عاشورا صحنه پیدایش و شکل‌گیری غنی‌ترین مفاهیم اخلاقی و عال‌ترین درجات انسانی بود که تا کنون تاریخ جوامع بشری به خودت دیده است.

وقایعی که در دامنه حوادث عاشورا رقم خورد منجر به این شد تا نهضت حسینی به یگانه‌ترین «عطف تاریخی» روی زمین برای انسان‌های آزاده و شیعیان تبدیل شود تا یکی از معیارهای سنجش حق و باطل بشود. بی‌شک در طول تاریخ شبیه‌ترین صحنه‌ها به قیام امام حسین (ع) و یارانش، عرصه پیکار با باطل در آوردگاه حماسه و جهاد است.

نمونه از این صحنه را در دوران هشت سال دفاع مقدس شاهد بودیم و نمونه دیگری را هم‌اکنون در کشور سوریه، عراق و یمن شاهدیم که چگونه دشمنان انسانیت در صدد خدشه‌دار کردن ارزش‌های انسانی و اسلامی همانند دشمنان امام حسین(ع) هستند.

در این کارزار اما باید توجه داشته باشیم که عاشورا در تاریخ امتداد دارد و صحنه حق و باطل بر روی زمین به وسعت کربلا است. بنابراین مردانی هستند که همواره حسینی علیه باطل قیام و زنانی که زینبی از این نهضت دفاع می‌کنند.

«اعظم سالاری» و سردار شهید «حاج عبدالله اسکندری» نیز هر دو مصداق این بند از نوشته هستند. شهید عبدالله اسکندری از جمله فرماندهان دوران دفاع مقدس است که با پایان آن و تجربه‌ای که آموخته بود با آغاز تحرکات داعش به عنوان مستشار نظامی به کشور سوریه رفت و در آن آنجا روز سه‌شنبه ششم خرداد ماه به همراه رزمندگان مقاومت اسلامی در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) و مقدسات مسلمانان پرداخت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

داستان سردار شهید حاج عبدالله اسکندری از این سو با ماه محرم و عاشورای حسینی قرابت دارد که «سر» این سردار را پس از شهادت از تنش جدا کردند و در مقابل دوربین‌ها قرار دادند.

اعضم سالاری همسر این سردار شهید درباره چگونگی زندگی مشترکش، دوران دفاع مقدس و حضور همسرش در جبهه سوریه روایت می‌کند: شهید در تمام هشت سال دفاع مقدس در جبهه حضور داشت. یکی از شرایط ازدواجشان با من نیز حضور مستمرشان در کارزار نبرد بود. من هم پذیرفتم. یک سالی نامزد بودیم. مراسم ازدواج‌مان هم خیلی ساده برگزار شد و خدا هم به من توفیق داد تا همراهی‌اش کردم. ما چهار سال از دوران جنگ تحمیلی را در اهواز بودیم. در تمام دوران مأموریت ایشان و جابه‌جایی‌هایی که به شهر‌های مختلف داشتند من هم در کنارشان بودم وخدا را شاکرم که سهمی در مجاهدت‌های ایشان داشته‌ام.

سردار شهید عبدالله اسکندری نفر دوم سمت راست تصویر

حاج عبدالله سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد و در کردستان و مریوان حاضر بود. اولین حضور ایشان در جبهه سوسنگرد بود. همسرم همرزم سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بودند. سردار اسکندری در مدت حضورشان در جبهه‌ها تک‌تیرانداز،تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی و غیره بود. در عملیات خیبر فرمانده سپاه «لار» بود. در عملیات بدر جانشین فرمانده گردان، در والفجر ۸ جانشین رئیس ستاد تیپ الهادی و در عملیات‌های کربلای ۱، ۳، ۴، ۵ و ۸ رئیس ستاد تیپ الهادی بود. شهید در عملیات والفجر ۱۰ جانشین تیپ مهندسی و در عملیات بیت‌المقدس۴ فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت. از دیگر مسئولیت‌های حاجی، فرماندهی مهندسی رزمی ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی تیپ ۴۶ امام هادی(ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره، فرماندهی مهندسی تیپ ۴۲ قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت بود. همسرم در عرصه‌های سازندگی هم فعالیت داشت که در احداث سد کرخه احداث جاده نیریز در استان فارس، طرح توسعه نیشکر، اجرای طرح‌های سد و بسیاری دیگر از فعالیت‌های جهادی سهیم بود. طی سال‌های جنگ نیز کمتر فرصت می‌کرد به ما سربزند و مرتب در مناطق عملیاتی بودند.

همسرم در اواخر نیز تا سال 1392رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس بود. با شکل‌گیری داعش و بالا گرفتن بحران در کشور سوریه به این کشور رفت. کمی قبل از اعزامشان به سوریه به من گفت که احتمالاً سفری به لبنان داشته باشد. من هم ساکش را آماده کرده بودم. مأموریت‌های ایشان همیشگی بود اما این بار همه چیز رنگ و شکلی دیگر داشت.کمی بعد یعنی نزدیک مراسم اعتکاف بود که به من گفتند دوست دارند در این اعتکاف شرکت کنند و بعد راهی شوند. روز دوازدهم ماه رجب سال ۱۳۹۳ بود، خیلی خوشحال بود که می‌تواند در اعتکاف شرکت کند. زمانی که در اعتکاف بودند، دلتنگشان می‌شدم و چند باری گوشی را بر داشتم تا زنگ بزنم، اما پشیمان شدم گفتم مزاحم نشوم.

بعد از بازگشت به من گفت که سفرش به لبنان نیست. بلکه باید راهی سوریه شود. من هیچ حرفی به نشانه اعتراض نزدم. چون اصولاً هرگز روی حرف‌ها و تصمیمات ایشان حرفی نمی‌زدم. من همسرم را کامل قبول داشتم و هر تصمیمی که در طول ۳۳سال زندگی گرفته بود من هم همراهی‌شان می‌کردم. دو سه روز بعد از اعتکاف بود که صبح زود از خانه خارج شدند. یک ساعت بعد تماس گرفتند و به من گفتند: ساک من را آماده کن می‌خواهم به تهران بروم. به خانه آمدند ساکشان را برداشتند من هم همراهشان تا فرودگاه رفتم. بچه‌ها هم همراه ما بودند. در مسیر تا فرودگاه دائم ذکر می‌گفت و من می‌خواستم حرف بزنم اما ایشان در حال ذکر بود نگاهشان می‌کردم و دیدم در حال و هوای خودشان هستند. برای همین حرفی نزدم. زمان خداحافظی در فرودگاه به ایشان گفتم: کی بر می‌گردید؟ گفتند: دو ماه دیگر. گفتم: نه، من تاب نمی‌آورم؛ شما دو هفته دیگر یک سری به من بزنید بعد بروید، گفتند: ببینم خدا چه می‌خواهد. به ایشان گفتم: اگر بگویم هرروز با من تماس بگیرید برایتان مشکل خواهد بود اما از شما خواهش می‌کنم یک روز در میان با من تماس بگیرید. گفتند: حتماً.

طبق وعده یک روز درمیان با من حرف زد. درست شب قبل شهادت زنگ زد و با تک تک بچه‌ها صحبت کرد. فردای آن روز که با من صحبت کرد گفت: من سوریه هستم. به خانواده‌ام هم بگویید، روزی که خبر شهادت ایشان را به ما دادند خواهر‌ها و برادرهایش نمی‌دانستند که ایشان کجا رفته‌اند.

آخرین جمله ایشان را همیشه به یاد دارم، در همان تماس آخر به من گفت تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند !گفت: اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛«تصدقت شوم برایم دعا کن.»

از طریق یکی از دوستان متوجه شدیم که همسرم به شهدت رسیده است. با پسرم تماس گرفته بودند. من از پسرم خواستم تا به خواهرهایش حرفی نزند. دو روز تحمل کردیم و به دخترها چیزی نگفتیم. روز سوم بود که از صحت خبر شهادت همسرم مطمئن شدیم، به دخترها هم گفتیم. همان لحظه من دعا کردم که خدایا یک صبر زینبی به من عطا کن. خدا می‌داند از آن لحظه به بعد خدا به من آرامشی داد تا بچه‌ها را آرام کنم. مردم و فامیل و دوستان نگران بودند و ناراحت اما وقتی آرامش من را می‌دیدند آرام می‌شدند و من این را از برکت وجود خانم زینب(س) می‌دانم. عکس‌های شهادت همسرم را هم با بچه‌ها همان شب نگاه کردم. آن لحظه فرموده خانم حضرت زینب‌(س) در ذهنم تداعی شد که: ما «رایت الا جمیلا.» خدا را شاهد می‌گیرم مصداق جمله ایشان در وجود من متبلور شد. من غیر زیبایی چیزی ندیدم. بچه‌ها خوشحالند که پدر به آرزویشان رسید.

سردار شهید اسکندری

فرزند شهید عبدالله اسکندری توضیح می‌دهد: بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبت‌هایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینه‌ای بتوانیم پیکر پدر را بازپس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که می‌خواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیت‌المال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا داده‌ایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیت‌المال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب می‌شود.

انتهای پیام

ی قبل از شهادت

سردار شهید عبدالله اسکندری

آخرین جمله ایشان را همیشه به یاد دارم،در همان تماس آخر به من گفت: تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند! گفت: اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛«تصدقت شوم برایم دعا کن.»

به گزارش سرویس «فرهنگ‌حماسه» ایسنا، کربلا و حوادث عاشورا صحنه پیدایش و شکل‌گیری غنی‌ترین مفاهیم اخلاقی و عال‌ترین درجات انسانی بود که تا کنون تاریخ جوامع بشری به خودت دیده است.

وقایعی که در دامنه حوادث عاشورا رقم خورد منجر به این شد تا نهضت حسینی به یگانه‌ترین «عطف تاریخی» روی زمین برای انسان‌های آزاده و شیعیان تبدیل شود تا یکی از معیارهای سنجش حق و باطل بشود. بی‌شک در طول تاریخ شبیه‌ترین صحنه‌ها به قیام امام حسین (ع) و یارانش، عرصه پیکار با باطل در آوردگاه حماسه و جهاد است.

نمونه از این صحنه را در دوران هشت سال دفاع مقدس شاهد بودیم و نمونه دیگری را هم‌اکنون در کشور سوریه، عراق و یمن شاهدیم که چگونه دشمنان انسانیت در صدد خدشه‌دار کردن ارزش‌های انسانی و اسلامی همانند دشمنان امام حسین(ع) هستند.

در این کارزار اما باید توجه داشته باشیم که عاشورا در تاریخ امتداد دارد و صحنه حق و باطل بر روی زمین به وسعت کربلا است. بنابراین مردانی هستند که همواره حسینی علیه باطل قیام و زنانی که زینبی از این نهضت دفاع می‌کنند.

«اعظم سالاری» و سردار شهید «حاج عبدالله اسکندری» نیز هر دو مصداق این بند از نوشته هستند. شهید عبدالله اسکندری از جمله فرماندهان دوران دفاع مقدس است که با پایان آن و تجربه‌ای که آموخته بود با آغاز تحرکات داعش به عنوان مستشار نظامی به کشور سوریه رفت و در آن آنجا روز سه‌شنبه ششم خرداد ماه به همراه رزمندگان مقاومت اسلامی در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) و مقدسات مسلمانان پرداخت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

داستان سردار شهید حاج عبدالله اسکندری از این سو با ماه محرم و عاشورای حسینی قرابت دارد که «سر» این سردار را پس از شهادت از تنش جدا کردند و در مقابل دوربین‌ها قرار دادند.

اعضم سالاری همسر این سردار شهید درباره چگونگی زندگی مشترکش، دوران دفاع مقدس و حضور همسرش در جبهه سوریه روایت می‌کند: شهید در تمام هشت سال دفاع مقدس در جبهه حضور داشت. یکی از شرایط ازدواجشان با من نیز حضور مستمرشان در کارزار نبرد بود. من هم پذیرفتم. یک سالی نامزد بودیم. مراسم ازدواج‌مان هم خیلی ساده برگزار شد و خدا هم به من توفیق داد تا همراهی‌اش کردم. ما چهار سال از دوران جنگ تحمیلی را در اهواز بودیم. در تمام دوران مأموریت ایشان و جابه‌جایی‌هایی که به شهر‌های مختلف داشتند من هم در کنارشان بودم وخدا را شاکرم که سهمی در مجاهدت‌های ایشان داشته‌ام.

سردار شهید عبدالله اسکندری نفر دوم سمت راست تصویر

حاج عبدالله سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد و در کردستان و مریوان حاضر بود. اولین حضور ایشان در جبهه سوسنگرد بود. همسرم همرزم سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بودند. سردار اسکندری در مدت حضورشان در جبهه‌ها تک‌تیرانداز،تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی و غیره بود. در عملیات خیبر فرمانده سپاه «لار» بود. در عملیات بدر جانشین فرمانده گردان، در والفجر ۸ جانشین رئیس ستاد تیپ الهادی و در عملیات‌های کربلای ۱، ۳، ۴، ۵ و ۸ رئیس ستاد تیپ الهادی بود. شهید در عملیات والفجر ۱۰ جانشین تیپ مهندسی و در عملیات بیت‌المقدس۴ فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت. از دیگر مسئولیت‌های حاجی، فرماندهی مهندسی رزمی ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی تیپ ۴۶ امام هادی(ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره، فرماندهی مهندسی تیپ ۴۲ قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت بود. همسرم در عرصه‌های سازندگی هم فعالیت داشت که در احداث سد کرخه احداث جاده نیریز در استان فارس، طرح توسعه نیشکر، اجرای طرح‌های سد و بسیاری دیگر از فعالیت‌های جهادی سهیم بود. طی سال‌های جنگ نیز کمتر فرصت می‌کرد به ما سربزند و مرتب در مناطق عملیاتی بودند.

همسرم در اواخر نیز تا سال 1392رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس بود. با شکل‌گیری داعش و بالا گرفتن بحران در کشور سوریه به این کشور رفت. کمی قبل از اعزامشان به سوریه به من گفت که احتمالاً سفری به لبنان داشته باشد. من هم ساکش را آماده کرده بودم. مأموریت‌های ایشان همیشگی بود اما این بار همه چیز رنگ و شکلی دیگر داشت.کمی بعد یعنی نزدیک مراسم اعتکاف بود که به من گفتند دوست دارند در این اعتکاف شرکت کنند و بعد راهی شوند. روز دوازدهم ماه رجب سال ۱۳۹۳ بود، خیلی خوشحال بود که می‌تواند در اعتکاف شرکت کند. زمانی که در اعتکاف بودند، دلتنگشان می‌شدم و چند باری گوشی را بر داشتم تا زنگ بزنم، اما پشیمان شدم گفتم مزاحم نشوم.

بعد از بازگشت به من گفت که سفرش به لبنان نیست. بلکه باید راهی سوریه شود. من هیچ حرفی به نشانه اعتراض نزدم. چون اصولاً هرگز روی حرف‌ها و تصمیمات ایشان حرفی نمی‌زدم. من همسرم را کامل قبول داشتم و هر تصمیمی که در طول ۳۳سال زندگی گرفته بود من هم همراهی‌شان می‌کردم. دو سه روز بعد از اعتکاف بود که صبح زود از خانه خارج شدند. یک ساعت بعد تماس گرفتند و به من گفتند: ساک من را آماده کن می‌خواهم به تهران بروم. به خانه آمدند ساکشان را برداشتند من هم همراهشان تا فرودگاه رفتم. بچه‌ها هم همراه ما بودند. در مسیر تا فرودگاه دائم ذکر می‌گفت و من می‌خواستم حرف بزنم اما ایشان در حال ذکر بود نگاهشان می‌کردم و دیدم در حال و هوای خودشان هستند. برای همین حرفی نزدم. زمان خداحافظی در فرودگاه به ایشان گفتم: کی بر می‌گردید؟ گفتند: دو ماه دیگر. گفتم: نه، من تاب نمی‌آورم؛ شما دو هفته دیگر یک سری به من بزنید بعد بروید، گفتند: ببینم خدا چه می‌خواهد. به ایشان گفتم: اگر بگویم هرروز با من تماس بگیرید برایتان مشکل خواهد بود اما از شما خواهش می‌کنم یک روز در میان با من تماس بگیرید. گفتند: حتماً.

طبق وعده یک روز درمیان با من حرف زد. درست شب قبل شهادت زنگ زد و با تک تک بچه‌ها صحبت کرد. فردای آن روز که با من صحبت کرد گفت: من سوریه هستم. به خانواده‌ام هم بگویید، روزی که خبر شهادت ایشان را به ما دادند خواهر‌ها و برادرهایش نمی‌دانستند که ایشان کجا رفته‌اند.

آخرین جمله ایشان را همیشه به یاد دارم، در همان تماس آخر به من گفت تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند !گفت: اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛«تصدقت شوم برایم دعا کن.»

از طریق یکی از دوستان متوجه شدیم که همسرم به شهدت رسیده است. با پسرم تماس گرفته بودند. من از پسرم خواستم تا به خواهرهایش حرفی نزند. دو روز تحمل کردیم و به دخترها چیزی نگفتیم. روز سوم بود که از صحت خبر شهادت همسرم مطمئن شدیم، به دخترها هم گفتیم. همان لحظه من دعا کردم که خدایا یک صبر زینبی به من عطا کن. خدا می‌داند از آن لحظه به بعد خدا به من آرامشی داد تا بچه‌ها را آرام کنم. مردم و فامیل و دوستان نگران بودند و ناراحت اما وقتی آرامش من را می‌دیدند آرام می‌شدند و من این را از برکت وجود خانم زینب(س) می‌دانم. عکس‌های شهادت همسرم را هم با بچه‌ها همان شب نگاه کردم. آن لحظه فرموده خانم حضرت زینب‌(س) در ذهنم تداعی شد که: ما «رایت الا جمیلا.» خدا را شاهد می‌گیرم مصداق جمله ایشان در وجود من متبلور شد. من غیر زیبایی چیزی ندیدم. بچه‌ها خوشحالند که پدر به آرزویشان رسید.

سردار شهید اسکندری

فرزند شهید عبدالله اسکندری توضیح می‌دهد: بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبت‌هایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینه‌ای بتوانیم پیکر پدر را بازپس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که می‌خواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیت‌المال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا داده‌ایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیت‌المال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب می‌شود.

انتهای پیام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۷ ، ۱۹:۵۴
احمدعلی قبادیان


مهار غول قیمتی مسکن

کارشناسان می‌گویند جهش قیمت مسکن نمی‌تواند به نفع سرمایه‌گذاران تازه وارد باشد

اقتصاد > مسکن - قیمت مسکن یکی از اثرگذارترین شاخص ها در اقتصاد ایران است؛هرچند بازارهایی مثل ارز و سکه به دلیل نقدشوندگی سریع بیشترین توجه را به خود جلب می کنند،اما تغییرات آنها فصلی است، حال آنکه مسکن غولی است که اگر بیدار شود،به این زودی ها مهار نشدنی است.

 

نگار احمدی: بازار که نفس هایش در اواسط سال 95 به شماره افتاده بود،با چند شوک از جمله افزایش وام خرید مسکن و البته تحولات سایر بخش های اقتصاد دوباره به رونق افتاد،اما پیش بینی اینکه آیا این بازار در سال 97 شاهد روزهای پررونق گذشته خواهد بود،سئوالی است که شاید پاسخ به آن در نخستین روزهای سال 97 مشخص نیست.

بازار معاملات این روزها تعطیل است.مشخص نیست که بعد از پایان تعطیلات دوم یعنی شنبه 18 فروردین چه تحولاتی در اقتصاد ایران رخ خواهد داد.اما پیامی که از بازارهای بین المللی می رسد،حکایت از ادامه روند افزایش قیمت دلار در بازار دارد.

بررسی ها نشان می دهد که افزایش قیمت ارز در ماههای گذشته تاثیر مستقیمی بر معاملات مسکن گذاشته است.اگرچه درابتدای دهه 90 و درست زمانی که شاهد جهش ارزی در اقتصاد بودیم،معاملات و ساخت و ساز مسکن راکد شد،اما آنطور که کارشناسان می گویند،اینبار افزایش قیمت ارز موجب تحرک سایر بازارها از جمله مسکن هم خواهد شد.

سال ۱۳۹۶ در بازار مسکن دو اتفاق بزرگ افتاد که همه معادلات را بهم زد؛اول افزایش تسهیلات خرید مسکن که سبب شد اثرپذیری این افزایش نرخ تسهیلات تا سقف ۱۶۰ میلیون تومان مستقیم اثر خود را در بازار مسکن نشان دهد و دوم کاهش نرخ سود بانکی به ۱۵ درصد که موجب شد سرعت رشد معاملات مسکن در شش ماهه دوم افزایش یابد.

 در واقع بازار مسکن در سال گذشته در شش ماهه اول شرایط رکودی را تجربه کرد و در شش ماه دوم ناگهان رشدها آغاز شد.

مسکن به روایت،مسکن عدد به روایت تحلیل

شاید خیلی ها که سال گذشته تحولات بازارها را رصد می کردند،برای ورود به بازار مسکن اندکی تامل کرده اند و منتظرند شرایط ابتدای سال جدید را هم بسنجند.

اگرچه هنوزمشخص نیست که در سال جدید چه اتفاقی خواهد افتاد،اما اگر مبنا را تحولات سال قبل قرار دهیم،امسال هم درامتداد سال قبل،بازار مسکن،می تواند بازار پررونقی باشد.

بررسی آمار سه ماهه پایانی سال 96  نشان می دهد که میانگین قیمت، ۷.۱۶ درصد و میانگین معاملات، ۵.۱۳ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته است.

بررسی معاملات در شهر تهران در سه ماهه پایانی سال 96 نشان می دهد که بیشترین رشد قیمت در مناطق شمال شهر ایجاد شده است،اما بیشترین معاملات در مناطق دارای میانگین قیمت متوسط انجام گرفته است. این سه نشانه حاکی از آن است که هنوز در بیش از ۷۲ درصد سطح مسکونی شهر تهران قیمتها نسبت به سال 95 رشد کمتر از میانگین داشته و متناسب با توان اقتصادی اقشار متوسط است.

درچنین شرایطی بازار پیش بینی ها هم داغِ داغ است.برخی فعالان بازار مسکن مثل حسام عقبایی رییس سابق اتحادیه مشاوران املاک می گوید:« تا پایان تابستان در حوزه خرید و فروش، حجم معاملات مسکن با رشدی 10 درصدی روبرو خواهد شد.»

برخی ها هم مثل مصطفی قلی خسروی رییس کنونی اتحادیه مشاوران املاک معتقد است:« سال 97 جهش قیمت مسکن نداریم.»

چراغ سبز دستمزد به بازار

ماراتن دستمزد در آخرین روزهای سال 96 در شرایطی به نتیجه رسید که بسیاری از پیش بینی های قبل از سال جدید را حالا زیر سئوال برده است.افزایش 19.8 درصدی مزد درسال 97 گرچه خبر خوشایندی برای کارگران محسوب می شود اما پیش بینی ها حکایت از چراغ سبز این میزان افزایش به بازار در سال جاری خواهد داشت.

در حالی که دولت افزایش حقوق کارکنان دولت را هم 10 درصد مصوب کرده،هر دو این عددها به بازارهای آتشین ارز،سکه و مسکن سال گذشته علامت خواهند داد.در اولین قدم،قیمت اجاره بها افزایش خواهد یافت.موضوعی که حسام عقبایی کارشناس مسکن هم درباره آن در آخرین روزهای سال 96 پیش بینی کرده است:« نقل و انتقالات در بازار اجاره‌بها از اردیبهشت ماه آغاز می‌شود و در ماه‌های خرداد تا شهریور پیک جابجایی مستاجران است. پیش بینی می‌کنیم میزان رشد اجاره‌بها منتطبق و متناسب رشد قیمت مسکن باشد و بیشتر از این رقم منطقی نیست.»

اگر مبنای افزایش میزان معاملات مسکن در شش ماهه دوم سال 96 را تحولات سایر بازارها بدانیم،حتما باید این فرض را هم بپذیریم که پرونده این تحولات تازه در اقتصاد ایران پیش از شروع تعطیلات بسته نشده است چه آنکه با خروج سـرمایه ها از بانک و ورود به دو بازار ثابت مسکن و سکه و ارز بازار در نیمه دوم سال آینده هم از این اتفاق متاثر است.

کارشناسان می گویند،جهش قیمت مسکن نمی تواند به نفع سرمایه گذاران تازه وارد باشد،زیرا به گفته آنها هجوم سپرده گذاران برای تبدیل سپرده به مسکن ارزان قیمت می تواند باعث ایجاد حباب در مسکن ارزان و متوسط قیمت شود. در شرایطی که مسـن هم اکنون نیز به طور کامل از رکود خارج نشده ،ایجاد حباب دیگر می تواند رکود در رکود را در این بازار رقم بزند. 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۳۱
احمدعلی قبادیان