سعید جلیلی به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود مذاکرات
مصطفی داننده: دانشگاه امیرکبیر بازهم حاشیه ساز شد. این دانشگاه بعد از
میزبانی آیتالله هاشمی رفسنجانی اینبار میزبان سعید جلیلی، مسئول سابق
پرونده هستهای ایران بود. سعید جلیلی بعد از شکست در انتخابات سال 92
بیشتر سعی میکرد با اشاره به کلیات به جنگ با دولت برود و خود را وارد
بازی مستقیم دلواپسان و دولت نکند. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی اما
اینبار در قامت دفاع از دیپلماسی خود پرداخت و رفتار دیپلماسی «روحانی –
ظریف» را نقد کرد.
جلیلی در جمع دانشجویان با دفاع از عملکرد خود گفت:« 6 مسئله را در عرض 6
ماه حل کردیم و آژانس نیز نامه داد که این مسائل از نظر ما حل شده است این
در حالی است که میگویند در آن زمان تنها بیانیه خوانده شد. 4 روز بعد از
این موضوع قطعنامهای علیه ما صادر کردند به همین خاطر است که مقام معظم
رهبری میفرمایند آنان قابل اعتماد نیستند.»
او همچنین به مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری و کنایههایی که شنیده بود
اشاره کرد و گفت:« ما به طرف مقابل گفتیم این که غنیسازی 20 درصد را ادامه ندهیم میتواند موضوع همکاری باشد اما نمیتواند تکلیفی از جانب شما بر ما باشد. در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری مطلب غلطی بود که آن آقا مطرح کرد که گفت همکاری یعنی گام های متقابل»
سخنان سعید جلیلی حاوی یک پیام مهم سیاسی است. جلیلی پای به میدان گذاشته است تا عملکرد 6 ساله خود را توجیح کند و آن را در مقابل عملکرد روحانی قرار دهد. سوال اینجا مطرح میشود که چرا امروز جلیلی و در این روزهای حساس نوشتن توافقنامه پای به عرصه نقد گذاشته است.
جلیلی که خود را یک تحلیل گر ارشد صحنه بین المللی میداند بر این باور است که توافق میان ایران و کشورهای 1+5 امضا نخواهد شد و طرف غربی به ویژه آمریکا در جریان مذاکرات « دبه» ایجاد میکند و تسلیم فشارهای کشورهای عربی و اسرائیل خواهد شد. همین اعتقاد باعث شده است تا جلیلی در این زمان وارد میدان شود تا اگر تحلیلش درست از آب درآمد، دیپلماسی ایستادگی خود را به رخ روحانی و ظریف بکشد.
جلیلی هدف دوم خود را بر تطهیر دوران شش سالهاش استوار کرده است. پیکان مشکلات کشور به سوی او و تصمیمات هستهای اش است. بسیاری جلیلی را عامل تحریمهای غربی میدانند و میگویند او اگر به جای موعظه از گفتوگو در دیپلماسی هستهای استفاده میکرد، کشور دچار این چنین هزینه سنگینی نمیشد.
او میخواهد از این آب گل آلوده شده تا تیرماه و احتمالا بعد از آن ماهی خود را صید کند. آنها همچنان بر این باور هستند که مردم طرفداران گفتمان آنها در سیاست خارجی هستند. جلیلی و دوستانش استقبال از نظراتشان در جمع طرفدارانشان در دانشگاه یا مساجد را بر حساب تمام مردم میگذارند و اعتقاد دارند که صدای آنها صدای مردم است.
در این میان اما سخنگوی مردم بودن، کار سادهای است و هرکسی به راحتی میتواند مدعی شود که نظر من، نظر مردم است. اما برای پاسخ به این سوال که نظر مردم در مورد رابطه با آمریکا و پرونده هستهای ایران چیست باید قدری به گذشته برگردیم و آراء نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را مرور کنیم تا ببینم مردمی که در انتخابات شرکت کردند به چه سیاستی رای دادند و خواهان چه تحولی در سیاستهای قوه مجریه بودند.
نگاهی به ترکیب نامزدها و همچنین مناظرههای انتخاباتی نشان میداد که نامزدهای انتخابات با ترکیب 1-1-4 مقابل هم قرار گرفته بودند. حسن روحانی، محسن رضایی، علی اکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف در یک سو، سعید جلیلی در سوی دیگر و محمد غرضی در جهت مخالف این دو جریان.
چهار نامزد انتخابات ریاست جمهوری در عرصه سیاست خارجی پیرو یک کلام واحد بودند و آنهم تغییر در سیاست خارجی و روند پرونده هستهای ایران بود. پروندهای که با مدیریت سعید جلیلی دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری روزگار خوشی را پشت سر نمیگذاشت و تحریمها یکی پس از دیگری علیه ایران صادر میشدند. همین سیاست موجب شده بود این تحریمها زمینه مشکلات اقتصادی را نیز برای کشور فراهم کند و این مشکلات زمینه وحدت نظری این چهار نامزد انتخابات را در عرصه سیاست خارجی فراهم کند.
جلیلی به عنوان قطب مقابل این چهار نامزد با تداوم شعارهای خود در عرصه
دیپلماسی وارد این انتخابات شده بود و معتقد بود که با او سیاست مقاومت
توانسته است، شکستهای گذشته ایران به ویژه در زمان حسن روحانی در پرونده
هستهای ایران را جبران کند.
در این میان سیدمحمد غرضی نیز سازی مخالف تمام جریانها کوک کرده بود و حرف خود را میزند. در روز 24 خرداد، مردم باید از بین این دو جریان یعنی تغییر در روند سیاست ایران و یا تداوم آن یک گزینه را انتخاب میکردند. نتیجه انتخابات بیانگر این معنا بود که مردم و جامعه ایران سیاست تغییر را با رای به حسن روحانی انتخاب کردهاند. حدود 32 میلیون نفر از مردم ایران که به چهار نامزدی که خواهان تغییر در روند سیاست خارجی ایران رای داده بودند چیزی بیش از 90 درصد شرکت کنندگان و تنها 4 میلیون خواهان حفظ وضع موجود بودند. بدین تریب با یک حساب ساده میشود به این نتیجه رسید که برخلاف نظر جلیلی، دلواپسان و رسانههای نزدیک به او که معتقد هستند، مردم موافق سیاستهای حسن روحانی نیستند، ملت ایران با رای به حسن روحانی خواهان تغییر سیاستهای هستهای ایران در زمان روی کار بودن این دوستان بودند و به جای باور کردن مردم دلواپسان باید به ملت روحانی اطمینان کرد.